نبرد نفسگیر فیلمهای ایرانی برای بلیت هالیوود | نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۶ کیست؟

رویداد۲۴| مازیار وکیلی- از سال ۱۹۷۷ که سینمای ایران برای اولین بار در مراسم اُسکار حضور پیدا کرد تا به امروز تحولات زیادی در عرصههای مختلف فرهنگی جامعه ایران رخ داده است. سینمای ایران تاکنون موفق شده تا به امروز سه بار برنده جایزه اُسکار شود که دوبار آن در بخش بهترین فیلم خارجی زبان و یک بار آن در بخش بهترین انیمیشن فیلم کوتاه بوده است. مراسم اُسکار قواعد متفاوتی نسبت به جشنوارههای اُروپایی دارد. اُسکار یک جشن سینمایی است نه یک جشنواره و به ارزیابی فیلمهای برتر یک سال اکران در سینمای آمریکا و جهان میپردازد. به همین دلیل فیلمهایی که برای حضور در این مراسم انتخاب میشوند باید بیش از هر چیز یک پخش کننده قدرتمند داشته باشند تا بتواند ضمن تبلیغ خوب فیلم اکران مناسبی هم بگیرد تا نماینده انتخابی آن کشور هر چه بیشتر نزد اعضای آکادمی اُسکار دیده شود و بتواند آرای بیشتری جمع آوری کند. به همین خاطر داشتن یک پخش کننده قدرتمند بین المللی در کنار کیفیت خود فیلم مهمترین عوامل در برنده شدن یک کشور در بخش بهترین فیلم خارجی زبان و بین المللی است.
در سینمای ایران هم همه ساله تعدادی از اهالی سینما که توسط نهادهای سینمایی و فرهنگی انتخاب میشوند و نماینده سینمای ایران را برای حضور در مراسم اُسکار انتخاب میکنند. نکته قابل توجه درباره اعضای هیئت انتخاب امسال عدم حضور و دخالت خانه سینما به عنوان نهاد تصمیم گیرنده است. هومن بهمنش، پانتهآ پناهیها، ابوالحسن داوودی، فرهاد توحیدی، آزاده موسوی، فرهاد تشکری و علی دهکردی برخی از اعضای هیئت انتخاب هستند که در اولین جلسه خود نام ۱۰ فیلم را به عنوان فهرست اولیه برای معرفی نامزد نهایی به مراسم اسکار انتخاب کردند. بر این اساس ۱۰ فیلم «زن و بچه»، «پیرپسر»، «برف آخر»، «عزیز»، «علت مرگ نامعلوم»، «سینما متروپل»، «بیسروصدا»، «زیبا صدایم کن» و «آدمفروش» در فهرست اولیه نامزدهای معرفی به اسکار ۲۰۲۶ قرار گرفت تا نماینده ایران از میان آنها انتخاب شود. در این مقاله سعی میکنیم نگاهی اجمالی به ۱۰ ه فیلم اولیه این فهرست داشته باشیم تا ببینیم کدام فیلمها شانس بیشتری برای موفقیت در مراسم اُسکار امسال دارند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ نامزد سینمای ایران برای معرفی به اسکار انتخاب شد
زن و بچه
زن و بچه به کارگردانی سعید روستایی شانس اصلی برای معرفی به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اُسکار است. فیلم روستایی چند ویژگی دارد که آن را نسبت به فیلمهای دیگر متمایز میکند. زن و بچه در بخش اصلی یک جشنواره بسیار معتبر خارجی یعنی جشنواره کن حضور پیدا کرده و به خوبی دیده شده است. یک پخش کننده معتبر (گود فلس) دارد که به خوبی میتواند برای فیلم روستایی بازاریابی کند. از طرف دیگر علی رغم ضعفهای زیادی که دارد فرم و محتوای آن با دیدگاه اعضای آکادمی اُسکار هم خوانی دارد و همین موضوع میتواند شانس فیلم را برا حضور در میان نامزدهای نهایی بالا ببرد. اگر هدف هیئت انتخاب (برخلاف چند سال گذشته) برنده شدن در مراسم اُسکار باشد زن و بچه بهترین و معقولترین انتخاب ممکن است. چون با توجه به مزایایی که فیلم روستایی دارد تنها فیلمی است که میتواند با یک تصادف ساده جعفر پناهی (که احتمالاً به عنوان نماینده سینمای فرانسه انتخاب خواهد شد) و ارزش عاطفی یوآکیم تریه مبارزه کند.
پیرپسر
فیلم جنجالی اُکتای براهنی اصلیترین رقیب فیلم سعید روستایی یعنی زن و بچه است. این فیلم هم مضمون آکادمی پسندی دارد و به لحاظ سینمایی به مراتب از فیلم سعید روستایی بهتر است. اما عدم حضور در جشنوارههای درجه یک خارجی و نبود یک پخش کننده قدرتمند باعث میشود فیلم براهنی کار بسیار سختی برای رقابت در مراسم اُسکار داشته باشد. هر چند این فیلم میتواند نماینده خوبی برای سینمای نوین و متفاوت ایران باشد، اما مشکل این جاست که در نبود یک پخش کننده قدرتمند شانس چندانی برای اکران گسترده در سینماهای آمریکای شمالی ندارد و این موضوع میتواند در نهایت به ضرر فیلم تمام شود.
برف آخر
فیلم سینمایی برف آخر دومین فیلم امیرحسین عسگری پس از بدون مرز است. فیلم، فیلم خیلی خوبی است. ساختار مینیاتوری آن تماشاگر را یاد سینمای روشنفکرانه اُروپا میاندازد. اما برف آخر چند مشکل عمده دارد که باعث میشود نام آن را از لیست ۱۰ تایی خط بزنیم. مدت زیادی از ساخت و اکران فیلم میگذرد (برف آخر محصول سال ۱۴۰۰ است و در آذر سال ۱۴۰۳ اکران شده)، پخش کننده قدرتمند بین المللی ندارد و با توجه به مضمون و ساختاری که دارد بسیار بعید است مورد توجه اعضای آکادمی اُسکار قرار بگیرد. به همین دلیل با تمام شایستگیهای فیلم عسگری نمیتوان آن را گزینه مناسبی برای معرفی به مراسم اُسکار دانست.
بیشتر بخوانید: پیرپسر زیر تیغ نقد؛ شاهکاری جنجالی یا هیاهویی بیحاصل؟
سینما مترو پل
کارگردان این فیلم محمدعلی باشه آهنگر است. نام باشه آهنگر در این سالها به واسطه ساخت فیلم تبلیغاتی امیرحسین قاضیزاده هاشمی در انتخابات سال ۱۴۰۰ در فضای رسانهای مطرح شده است. فیلمی که بعدها مشخص شد ساخته باشه آهنگر نبوده و این کارگردان صرفاً به عنوان یکی از مشاوران فرهنگی در ستاد قاضی زاده هاشمی حضور داشته است. باشه آهنگر یکی از کارگردانان باسابقه در حوزه سینمای جنگ است که فیلمهای ملکه، سرو زیر آب و بیداری رویاها را در کارنامه خود دارد. سینما متروپل آخرین ساخته او در جشنواره جنجالی چهل و یکم فجر در ۱۳ رشته نامزد و برنده سه جایزه شد. اما سینما متروپل بسیار بعید است به عنوان نماینده ایران در مراسم نهایی اُسکار انتخاب شود. چونکه هیچ کدام از ویژگیهای لازم را برای حضور در نامزدهای نهایی را ندارد. به نظر میرسد این فیلم صرفاً برای تکمیل لیست اولیه معرفی فیلم به اُسکار انتخاب شده و شانسی برای حضور به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اُسکار ندارد.
علت مرگ: نامعلوم
اگر پیرپسر و زن و بچه در میان کاندیداهای معرفی نماینده ایران در مراسم اُسکار نبودند میشد علت:مرگ نامعلوم به کارگردانی علی زرنگار را شانس اصلی سینمای ایران برای معرفی به اُسکار دانست. فیلمی اجتماعی، خوش ساخت و درگیرکننده که توجه روشنفکران و سینماگران ایرانی را به خود جلب کرد، در جشنوارههای شانگهای و زوریخ حضور داشت و یک پخش کننده بین المللی هم برای اکران بین المللی دارد. مشکل اصلی، اما حضور دو رقیب قدرتمند بنامهای پیرپسر و زن و بچه است. اما با وجود این رقبای قدرتمند هم میتوان فیلم زرنگار را یکی از شانسهای اصلی معرفی به مراسم اُسکار دانست. فیلمی که اکران خوبی در خارج از مرزها داشته باشد یقیناً میتواند توجه اعضای آکادمی را به خود جلب کند.
عزیز
این فیلم به کارگردانی مجید توکلی را میتوان کم شانسترین فیلم برای معرفی به مراسم اُسکار دانست. فیلمی مهجور، با بازیگران نه چندان سرشناس (به جز آزاده صمدی) و یک اکران کم سر و صدا. فیلمی که نه حضور جشنوارهای چشمگیری داشته، نه پخش کننده قدرتمندی دارد و نه قابلیت دیده شدن در اکران جهانی را دارد. به نظر میرسد اعضای هیئت انتخاب این فیلم را هم مانند سینما متروپل برای پر کردن لیست ده نفره انتخاب کرده باشند.
بی سر و صدا
حول و حوش بی سر و صدا قبل از اکران فیلم حرف و حدیث بسیار بود. عدم حضور در بخش ویژه جشنواره چهل و سوم فیلم فجر هم به این حرف و حدیثها دامن زد. اما زمانی که فیلم اکران شد، مشخص شد که این فیلم مجیدرضا مصطفوی، فیلم زیاد متفاوتی هم نبوده و میتوان آن را در ادامه سینمای اجتماعی ایران تعریف کرد. بی سر و صدا اکران کم رمقی هم داشت و تنها پنج میلیارد فروش کرد. حضور در یکی دو جشنواره فرعی نه چندان معتبر و نبود یک پخش کننده قدرتمند خارجی شانس این فیلم را برای معرفی به عنوان نماینده ایران در مراسم اسکار به صفر میرساند.
بیشتر بخوانید: پیرپسر زیر تیغ نقد؛ شاهکاری جنجالی یا هیاهویی بیحاصل؟
آدم فروش
محمود کلاری یکی از فیلمبردارهای باسابقه سینمای ایران است که نامش با تعداد زیادی از فیلمهای خاطره انگیز ایرانی گره خورده است. آدم فروش با نام قبلی تابستان همان سال سومین فیلم محمود کلاری است که در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر هم به شدت مورد توجه قرار گرفت. اما این فیلم هم وضعیتی مشابه سینما متروپل، عزیز و حتی زیبا صدایم کن دارد. بسیار بعید است بتوان آن را نماینده مناسبی برای معرفی به مراسم اُسکار دانست. چرا که ویژگیهای لازم (از جمله پخش کننده بینالمللی و مضمون جهانی) را برای حضور در این مراسم را ندارد.
زیبا صدایم کن
رسول صدر عاملی را میتوان موفقترین ملودرام ساز سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی دانست. من ترانه پانزده سال دارم، دیشب باباتو دیدم آیدا و دختری با کفشهای کتانی از مهمترین فیلمهای این کارگردان سینمای ایران هستند. زیبا صدایم کن آخرین فیلم او هم فیلمی شریف، لطیف و انسانی است که نگاه متفاوتی به رابطه یک دختر و پدر میاندازد. اما مشکل اصلی فیلم صدرعاملی این است که ویژگیهای لازم برای حضور در مراسم اُسکار را ندارد و به نظر میرسد تنها برای پر کردن لیست اولیه انتخاب شده است.
شمال از جنوب غربی
شمال از جنوب غربی احتمالاً تنها به این دلیل در لیست نهایی انتخاب فیلم برای مراسم اُسکار حضور دارد که از موسسات فرهنگی اصول گرا هم فیلمی در لیست باشد. والا خود هیئت انتخاب و حمید زرگرنژاد کارگردان فیلم هم میدانند چنین فیلمی با چنین مضمونی هیچ شانسی برای موفقیت در مراسم اُسکار ندارد. شاید اگر یک دولت اصول گرا بر سر کار بود میشد این فیلم را شانس اصلی معرفی به مراسم اُسکار دانست. اما در شرایط فعلی بعید است این فیلم شانسی برای موفقیت داشته باشد.


